محیطزیست موهبتی است الهی قدرش را بدانیم
بشر براي بقا ناگزير است و براي تامين نيازهاي مادي و حتي روحي و معنوي به طبيعت وابسته است.براي بهره وري مطلوب،انسان بايد طبيعت را درك كند،به نحوي كه بتواند از منابع طبيعي استفاده كند و هماهنگ با طبيعت زندگي كند.با درك نحوه عمل طبيعت ياد بگيرد بيشترين بهره را از طبيعت داشته باشد به گونه اي كه كمترين آسيب را به طبيعت وارد سازد.انسان بايد بياموزد كه نيازهاي خود را رفع كند نه آنكه طمع خود را فرو بنشاند.منابع جهان نا محدود نيستند در حالي كه طمع انسان نه حد ومرز مي شناسد و نه اشباع مي شود.انسان امروز با طمع عنان گسيخته وسيري ناپذير خود براي لذت بردن و كسب ثروت،از طبيعت تقريبا تا حد فقر بهره برداري كردهاست..اين حركت نابخردانه كه بدون توجه به اصل توسعه ي پايدار مسير خود را طي نموده است تاكنون منجر به نابودي گونه هاي گياهي و جانوري گشته است و به موازات آن اهميت و حراست از مناطق آسيب پذير بايد دوچندان باشد.
موضوع مهمي كه اخيرا خبرساز شده و بازتاب گسترده اي در رسانه هاي كشور داشته ويلا سازي در مناطق حفاظت شده ي ارسباران است.در اين ميان مقاله اي به قلم مژگان جمشيدي خبرنگار فعال در عرصه ي محيطزيست با عنوان‹‹ارسباران در اشغال زمینخواران››در روزنامه ي پول منتشر شد.مقاله اي كه در آن بيشتر به ماجراي ويلاسازي در مناطق حفاظت شده ي ارسباران اشاره شده بود كه در اينجا فقط به آوردن گزيده اي از اين مقاله اكتفا مي كنيم:
‹‹مژگان جمشيدي :تخریب جنگلهای ارسباران در شرایطی ادامه دارد كه آمارها حكایت از كاهش 38درصدی این جنگلها در كمتر از دو دهه گذشته دارد. بر اساس گزارشهای منتشره «تصاویر ماهوارهای نشان میدهد 38درصد جنگلهای ارسباران در مدت 18سال گذشته به واسطه فعالیتهای انسانی نابود شده است.» با این وجود ساخت جادههای متعدد و تداوم فعالیت مس سونگون بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی همچنان در این منطقه ادامه دارد. علاوه بر این طرح احداث دو بزرگراه بینالمللی در این منطقه اخیرا به تصویب رسیده كه یكی از آنها قرار است تبریز را به ارمنستان و دیگری تبریز را به اهر و باكو متصل كند كه در این صورت، بخش اعظمی از جنگلهای ارسباران تخریب می شود. طرحهای وزارت راه در این منطقه تنها به همین چند مورد ختم نمیشود بلكه گویا طرح احداث خط آهن در نوار مرزی این جنگلها نیزهماكنون در دست مطالعه و بررسی است.
از سوی دیگر احداث چندین سد نیز در منطقه ارسباران در دست مطالعه و اجرا قرار گرفته كه سد خداآفرین، ارسباران، ستارخان و عمارت تنها چند نمونه از این سدهاست. حال اگر به این همه، تخریبهای مردم محلی را كه به دلیل عدم دسترسی به سوخت مناسب، ناچار به قطع درختان هستند، اضافه كنیم عمق فاجعهای كه در جنگلهای ارسباران در حال وقوع است بیش از پیش روشن می شود.
با این حال این جنگلها نیز همچون بسیاری از مناطق جنگلی ایران (مثل جنگلهای گردنه حیران، كجور مازندران، گلستان و ... ) تخریب میشوند و گویا مسئولان و متولیان تنها نظارهگر این تخریبها هستند. جنگلهای ارسباران با در اختیار داشتن بیش از 750گونه گیاهی،200گونه پرنده و نزدیك به 80گونه خزنده و دوزیست و پستاندار یكی از مهمترین زیستبومهای ایران و جهان محسوب میشود. اهمیت این منطقه نه تنها به لحاظ تنوع زیستی، بلكه به دلیل وجود قلعه بابك و تاریخ كهنی كه دارد دوچندان است اما افسوس كه ارسباران هم همچون دیگر نقاط ایران در سكوت متولیان تكه تكه میشود و از بین میرود و هر بار كه از متولیان پرسش میشود «برای توقف تخریبها چه كردید» به جای دفاع از طبیعت، به دفاع از طرحهای جنگلخواری و صنعتی و عمرانی میپردازند.
آیا به راستی دیواركشی جنگل و فراهم كردن زمینه برای ساخت ویلا توسط عدهای سودجو و قانونشكن نیز جزئی از طرحهای اشتغالزا و لازمالاجرا محسوب میشود؟ آیا باز هم مدیران متولی قصد دارند انتشار این تصاویر را دروغ رسانهای جلوه دهند؟ یا شاید بازهم قصد دارند اینگونه توجیه كنند كه این اراضی مستثنیات مردم بوده است!››

مادي گرايي حاكم بر زندگي انسان،او را گرفتار مشكلات زيادي كرده است.دين اسلام همواره بر تعقل و تفكر تاكيد مي كند و حضرت علي‹ع›عقل را نجات دهنده ي انسان معرفي مي كند.اگر فرد بر اساس عقل عاري از خلوص نيت عمل كند نتيجه ي اجتناب پذير عملش درد رنج خواهد بود و اگر بر اساس عقلي منزه عمل كند يعني با ويژگي هايي مانند قناعت و شفقت و خرمندي،سعادت و شادي حاصل عمل او خواهد بود.اگر امروز تخريب و آلودگي محيطزيست را مشاهده مي كنيم بايد درك كنيم كه درانسان نوعي آلودگي رواني وجود داشته است و دارد و خواهد داشت.نياكان و اولياي ما همواره زندگي ساده و معتدلي را به انسان پيشنهاد كرده اند.ويژگي هاي مهم اين شيوه از زندگي عبارتند از كاهش دادن تقاضاهاي تجملي انسان و صرفه جويي و قناعت.اما ما مشاهده مي كنيم كه انسان به محيطزيست خويش كه موهبتي است الهي اهميت نمي دهد و راه افراط را درپيش گرفته و خود را تنها محق استفاده از هستي و طبيعت ميداند.وقتي پاي در ييلاقها مي گذاريم متوجه مي شويم كه مراتع تصرفي محل كشت يونجه و ...شده و اين تنها نمونه اي از تصرف انسان در طبيعت است.
محیط زیست قره داغ(ارسباران)همانند میراث فرهنگی آن منحصر به فرد است. محیط زیست آن همانند میراث فرهنگی اش رو به تخریب است و در این میان غیبت واکنش های مردمی در قالب تشکل های مردمی به شدت احساس می شود. با توجه به حساسیت هایی که در نسل جدید بروز یافته، امید می رود که شاهد شکل گیری چنین تشکل هایی در منطقه باشیم.