موجی دیگر برای تخریب عرصه های جنگلی

زمستان است و هوا بس ناجوانمردانه سرد.سوز سرما در این روزها به خوبی محسوس است.صبح یکی از این روزها قلم و کاغذی برداشته و به سوی کوی و برزن آبا و اجدادی خویش حرکت می کنم.بیشتر اهالی اهر آق مچید(مسجد سفید،البته لازم به ذکر است که آق در ترکی به عظمت و بزرگی نیز اشاره دارد)را می شناسند،مسجدی که حال با نام مسجد امام خمینی خوانده می شود البته  با حفظ نام قدیمی خویش.

محوطه ای تاریخی با راسته ها،کاروانسراها،حمام های تاریخی.(که حمام قوشالار این محوطه با تمام خاطرات تاریخی اش تخریب شد)محوطه ای که هنوز هم خون در رگ اقتصاد آن جاریست.روزگاری بود که مردمانی از سرزمین های دوردست چون سرزمین های آن سوی ارس وقتی از اهر می گذشتند و یا برای تامین مایحتاج خویش شهر اهر را انتخاب می کردند برای این مردمان کاروانسراهای آق مچید بهترین گزینه برای بیتوته کردن و حمام هایش بهرین مکان برای تنی به آب زدن بود.ببخشید،گویا اجحاف در نشان دادن توان های تاریخی این محوطه موجب دور شدن از موضوع اصلی شد.

امروز اتومبیل های شاسی بلند بخشی از تصویر آق مچید قاباغی(رو به روی مسجد سفید)را شکل می دهند.اتومبیل هایی که برای جا به جایی روستائیان شمال شهرستان اهر چون زندآباد،انگرد و در نگاهی فراتر حتی برخی روستاهایی که تابعه اهر نیستند چون نبی جان،بی رزین و...فعالند.

با چند نفر از اهالی روستای مینه کاغی(از روستاهای منطقه ی قره داغ(ارسباران)در مجاورت جنگل های ارسباران)درباره ی وضعیت جنگل های ارسباران در آن ناحیه از منطقه ی قره داغ(ارسباران)گفت و گویی داشتم.آن ها از زحمات بی دریغ جنگلبانان برای حفظ این میراث طبیعی سخن می گفتند.در میان گفته هایشان سخن از تولید غیر مجاز زغال توسط برخی افراد سودجو نیز بود.اما آنچه در سخنانشان نمود بیشتری داشت نظارت دقیق جنگلبانان در حفظ و صیانت از این جنگل ها بود.این ماجرا بر می گردد به قبل از طرح کلان اقتصادی هدفمندسازی یارانه ها.

این هفته نیز با یکی از آنها دیداری داشتم.مشکلات افت دما را از او جویا شدم.از تبديل بخاري نفتي به بخاري های چوبی می گفت.از هجوم برخی روستائیان به جنگل ها می گفت.

روزگاری بود که جنگل های ارسباران از توید انبوه زغال و صادر کردن آن به سایر شهرها رنج می برد و کومور یولی(راه زغال)یادگاری از آن دوران است.ورود موج سرما و افزایش محسوس قیمت سوخت های فسیلی موجب افزایش اشتیاق روستائیان و در آینده ای نه چندان دور عشایر ارسباران،برای جایگزینی منابع چوبی به جای مواد سوختی فسیلی شده است و این یکی از پیامدهای هدفمند سازی یارانه است.هدفمندي يارانه‌ها طرحي به نفع حفظ محيط‌زيست است چرا كه امكان بهره‌مندي انسان‌ها از منابع عمومي را مساوي مي‌كند. اما آنچه مسلم است بايد شيبي براي آن تعريف مي‌شد و اين شيب براي روستاييان كندتر در نظر گرفته مي‌شود.

خطر جایگزینی هیزم به دلیل افزایش قیمت سوخت های فسیلی و همچنین افزایش تبدیل عرصه های جنگلی به اراضی کشاورزی کم بازده،افزایش دام موجود به دلیل نرخ بالای بیکاری و ارزان بود نیروی کار در روستاها و به دنبال آن کاهش در آمد سرانه ی خانوار های روستایی از علل نگرانی بسیاری از فعالان حوزه ی منابع طبیعی و محیطزیست کشور است.

قطع درختان-عکس از گروه کوهنوردی یاشیل قره داغ

در سوی دیگر بهره مند نبودن بیشتر روستاها از گاز طبیعی و نبود محورهای مواصلاتی مناسب برای حمل و نقل سوخت و به تبع آن افزایش قیمت تمام شده سوخت برای روستائیان نسبت به درون شهر از دیگر دلایل هجوم برخی روستائیان به جنگل هاست.کارشناسان معتقدند برای جلوگیری از قطع درختان نه تنها باید شرایط دسترسی به سوخت جایگزین را برای آنها فراهم کرد بلکه نکته مهمتر فرهنگ سازی جلوگیری از قطع درختان است.

صادق خلیلیان وزیر جهاد کشاورزی در این باره به به روزنامه ی «ملت ما» گفت:«براي تامين سوخت مورد نياز در ستاد هدفمندسازي يارانه‌ها تصميمات خوب و موثري اخذ شده است و مقرر شده كه به موجب آن سوخت با قيمت مناسب در اختيار روستاييان قرار گيرد.»

او درباره نگاه خود به حفظ منابع طبيعي خطاب به «ملت‌ما» گفت: «بايد در حفاظت و بهره‌برداري از منابع طبيعي تعادل برقرار كنيم چراكه مردم بايد بتوانند بهره‌برداري معقول از جنگل‌ها داشته باشند اما نكته اينجاست كه بايد اين حفاظت توسط خود روستاييان و جنگل‌نشينان انجام شود.»

مهندس «محمد درويش» عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگل و مرتع در اين باره به «ملت‌ما» مي‌گويد: «آنچه وزير جهادكشاورزي مي‌گويد بايد هرچه سريعتر عملي شود چراكه در صورت نهادينه‌شدن اين پندار كه مشكل سرما با قطع درختان و سوزندان حل مي‌شود، بزرگ‌ترين آفت جنگل‌هاست. »

مهندس درويش مي‌گويد: «از كنار اين مساله به آساني نمي‌توان گذشت چرا كه با معيشت مردم در ارتباط مستقيم است اما مي‌توان از راه‌هايي چون جايگزين كردن انرژي‌هاي پاك براي حل آن استفاده كرد. مي‌توان اين تهديد را به يك فرصت تبديل كرد و از آينه‌ها، اجاق‌ها و آبگرمكن‌ها خورشيدي استفاده كرد.»

او مي‌افزايد: «دولت مي‌تواند با تسهيلات ارزان يا حتي بطور مجاني اين امكانات را در اختيار روستاييان قرار دهد. هم‌اكنون هم اجاق خورشيدي و هم آبگرمكن خورشيدي در بازار ايران وجود دارد. »

دكتر ناصر كرمي، اقليم‌شناس و فعال محيط‌زيست در اين باره به «ملت‌ما» مي‌گويد: «از آنجا كه يك كوچنده در محيط عشايري از تمام طول شبانه‌روز براي انجام كار مفيد استفاده مي‌كند، 50 برابر يك شهروند در توليد ناخالص ملي كشور مشاركت دارد. اما يك‌‌سي‌ام اين شهروند از يارانه عمومي بهره‌مند مي‌شود.»

کرمی در ادامه می افزاید:«آمارها نشان مي‌دهد تغيير اقتصاد سوخت در خانواده شهري اگرچه مهم است اما در زندگي روستاييان بسيار قابل توجه‌تر است. بنابراين براي اعمال شيب كندتر در اجراي اين قانون بايد سازمان جنگل‌ها و وزارت جهادكشاورزي از اجراكنندگان مي‌خواستند كه اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها با شيب كندتري براي روستاييان انجام شود. اما اين مساله از دولت مطالبه نشده است.»

به طور یقین طرح استفاده از انرژی پاک یکی از آن دسته برنامه هایی است که مستلزم صرف مدت زمان طولانیست. اما یک راه حل کوتاه مدت( که بیشتر نیز هومان خاکپور عزیز نوشته بود) برای کنترل و کاهش روند هجوم روستائیان به جنگل، می تواند توزیع کوپن در بین روستائیان و عرضه نفت و کپسول های گاز ارزان در روستاها باشد؛ تا بدین وسیله با فراهم آوردن زمان لازم، در برنامه ای طولانی مدت تر نسبت به ایجاد زیرساخت های لازم برای جایگزینی انرژی های نو اقدام شود.

گران شدن حامل های انرژی در مناطق جنگلی و مرتعی ارسباران ممکن است تبعاتی ویران کننده برای این قلمروی سبز داشته باشد.اتخاذ تدابیر ویژه و فرهنگسازی گسترده و فراگیر می تواند نقش چشمگیری در کاهش تخریب ها داشته باشد. 

يونسکو براي حفاظت از جنگلها در سال 2011 با تمام کشورها اعلام آمادگي کرد

در پي اعلام سال 2011 به عنوان سال جهاني جنگل ها از سوي مجمع عمومي سازمان ملل متحد و به منظور ايجاد آگاهي در زمينه اهميت مديريت پايدار، حفاظت و توسعه پايدار درتمامي جنگل هابه عنوان منبع غذا‌، دارو و آب سالم و تنوع زيستي، مركز  ميراث جهاني نيز آمادگي خود را براي هرگونه همكاري با دولت ها در اين زمينه اعلام كرد.

يونسکو براي حفاظت از جنگلها در سال 2011 با تمام کشورها اعلام آمادگي کرد

مدیر کل محیط زیست آذربایجان شرقی:هنوز اقدام اساسی برای نجات ارومیه صورت نگرفته است

 سبزپرس- گروه محیط طبیعی: امسال وضعیت دریاچه ارومیه از همیشه بدتراست و با توجه به پیش بینی کارشناسان مبنی بر خشک شدن آن هر روز آب دریاچه کم تر از قبل می شود. همین دلیلی شد تا بازهم جلسات در سطوح مختلف تشکیل و برنامه های مصوب شود. برنامه هایی که وقتی برای مشخص شدن وضعیت آنها با مدیر کل محیط زیست آذربایجان شرقی تماس گرفتیم خبرداد که هنوز اقدام اساسی برای نجات ارومیه صورت نگرفته است.

بیوک رییسی  در گفت و گو با سبزپرس در پاسخ به اینکه تا کنون چه اقداماتی صورت گرفته گفت:ما یک برنامه انتقال آب از حوزه را به سمت دریاچه داشتیم. اما مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی توضیحات بیشتری از چگونگی برنامه انتقال آب نداد.   

 او در پاسخ به پروژه بارو کردن ابرها گفت: باروکردن ابرها 3 بار انجام شد که یک بار بارش موفق داشتیم.مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی در پاسخ به اینکه آیا این روش موفق بوده گفت: این روش بعد از مطالعات نهایی و اجرا شده است و ما تنها بر اجرای آن نظارت داریم و باید از مسئولان وزارت نیرو در این باره بپرسید.

او همچنین در پاسخ به اینکه آیا برنامه هایی که مصوب شده با این روش کند اجرایی می تواند موثر باشد، گفت: مسئول این پروژه آقای نظری هستند و ایشان باید به این سوالات پاسخ دهند.

آماده ، هدف: قلب محیطبان_شلیک

مردي در لباس سبز، چهره اي سوخته، دستاني زمخت و پينه بسته و چشم هايي پر از گلايه.سینه ای پر از خاطره.چندین بار که در جنگل و کوه پای در بیغوله نهاده بودم به دادم رسید.آری او یک محیطبان بود.

40 روز پیش «سعید پرهام» محیط بان جوان استان خراسان شمالی در منطقه حفاظت شده «گلول و سرانی» شیروان به ضرب گلوله ژ-3 به شهادت رسیده بود.

سبز پرس بار دیگر جامعه ی زیست محیطی کشور را سوگوار کرد:محیطبانان کشور «صابر الله داد» همکار جوان خود را روز گذشته (چهارشنبه) در منطقه شکار ممنوع «مک سرخ»در سیستان و بلوچستان از دست دادند.

چه ناجوانمردانه محیطبانان ما جان خویش را از دست می دهند.بارها محیطبانان را در دامان طبیعت دیده ام که چگونه روزهایشان را شب و به امید فردایی دیگر می کوشند.در سرما داخل کانکس هایی که از فرط سرما خواب به چشمان آدمی نمی آید.    
آنجا آنها چنین اند و در سویی دیگر برخی بر سر قدرت در تکاپو.بند محافظه کاری ذهنمان بیش از این اجازه نوشتن نمی دهد چون می دونم که الان عده ای از نوشتنمان ناراحت می شوند .اما حقیقت این است و سیل حقیقت با هیچ سدی در یکجا بند نمی شود.

بهره‌برداري از معادن بدون ارزيابي محيط زيست ممنوع است

معاون وزير جهادکشاورزي با بيان اينکه هرگونه اقدامي براي بهره برداري از معادن در حوزه منابع طبيعي بدون مجوز ممنوع است، از برخورد يگان حفاظت با متخلفان خبر داد.

علي سلاجقه در گفتگو با مهر افزود: هر گونه اقدامي در معادن که بدون مجوز و ارزيابي هاي زيست محيطي انجام شود، ممنوع است و سازمان جنگلها اجازه ورود به منابع طبيعي را نمي دهد.
وي با اشاره به قانون جامع منابع طبيعي، گفت: در اين قانون هم به خوبي مشکلات بررسي شده است و براين اساس، مجوز به معادني که منابع طبيعي را تخريب کنند، داده نمي شود.
معاون وزير جهادکشاورزي با بيان اينکه هرگونه تعرض به منابع طبيعي غيرقانوني است، افزود: متخلفان با برخورد يگان حفاظت از منابع طبيعي روبرو شده و به مراجع قانوني سپرده مي شوند.
رئيس سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري در خصوص حضور يگان حفاظت در تمامي مناطق گفت: نيروي انساني براي حفاظت از منابع طبيعي در تمامي مناطق حضور دارند.
به گزارش مهر، پيش از اين هم محمد تقي عموزاده معاون حفاظت اراضي اين سازمان در گفتگو با مهر اعلام کرده بود: هرگونه اکتشاف و بهره برداي از معادن در جنگلهاي طبيعي و مراتع مشجر براساس قانون حفظ و حمايت از ذخاير جنگلي و مصوبه دولت درمورد ضوابط زيست محيطي معادن ممنوع است.
وي همچنين تعداد معادن به بهره برداري رسيده را 6 هزار معدن در سطح 3 ميليون هکتار عنوان و تصريح کرده بود: سازمان منابع طبيعي تا پايان سال 88 براي 5 هزار و 527 معدن در 6 ميليون هکتار مجوز اکتشاف و بهره برداري را صادرکرده است.

سر ما از ناله ی ما دور نیست/ لیک چشم و گوش را آن نور نیست

در حال تدوین مقاله ای برای پلنگ ارسباران(قره داغ)بودم.بدین منظور برای توضیحات کارشناسی با معاون محیط طبیعی اداره ی کل حفاظت محیطزیست آذربایجان شرقی تماس گرفتم.مهندس جمالی بعد از توضیحاتشان در باره ی پلنگ از برخی نکات گزارش های ما گلایه داشت.ایشان از رویکرد فضای رسانه ای نسبت به محیطزیست می گفت.از رسانه هایی می گفت که که تنها اخبار مربوط به انقراض و نابودی گونه های مختلف گیاهی و جانوری را منعکس می کنند اما نسبت به خدمات این سازمان نسبت به محیطزیست توجهی ندارند.به گفته ی ابولفضل جمالی برخی رسانه ها عادت دارند اخبار نا امیدی را برای محیطزیست انعکاس دهند و از نوشتن اخبار امیدوار کننده گریزانند.

در پاسخ به گفته های ایشان متذکر شدم که هیچ یک از طرفداران محیطزیست قصد تخریب و ترور شخصیتی فرد خاصی را ندارند.همه ی این طرفداران در سرتاسر این کره ی خاکی قلبشان برای حفظ محیطزیست می تپد.شما از نوشتن«نابودی ۳۸ درصد جنگل های ارسباران»گله مند هستید،این سخن من نیست این سخن استاد خود شما دکتر ولی زاده است.اگر شما گمان می کنید که نوک پیکان انتقادات ما برای یاری در حفاظت از محیطزیست این خطه فقط به سوی اداره ی محیطزیست است لازم به گفتن است که چنین نیست.محیطزیست همه ی آن چیزی است که در کنارشان زندگی می کنیم.از موریانه گرفته تا پلنگ،از رود و دریاچه گرفته تا جوی های آب شهری.محیطی که کودکی در میان زباله ها وول می خورد تا خرده آهنی بیابد و با فروش آن کمک خرجی برای خانواده اش فراهم کند.همه اینها تصویری از محیطزیست ماست.آری قطع درختان پارک شیخ شهاب الدین در داخل شهر بود و خارج از شرح وظایف شما.مقصر شهرداری بود که نتوانست از چند اصله درختی که سال ها باغبانان برای آن ها عرق ریخته بودند محافظت کند.همه ی هزینه هایی که برای این درختان خرج شده بود یک روزه به باد رفت.آیا تنها راه حل قطع درختان زبان بسته بود؟

وقتی از محیطزیست می نویسیم بیشتر گمان می کنند که فقط اداره ی محیطزیست مسئول است.مسئله این است که همه ی ارگان ها با محیطزیست سر و کار دارند و اگر انتقادی می شود تنها از اداره ی محیطزیست نیست،سایر ارگان ها نیز مشئولند از منابع طبیعی گرفته تا جنگلبانی.تخریب مراتع و پوشش گیاهی برای انتقال برق و گاز به روستاهایی که هر روز مهاجرتش به شهر نسبت به دیروزش افزون است و هزاران مثال دیگر که در این مختصر نمی گنجد.

محیطزیست این است و ما به دنبال شادابی و سالم بودن این محیطزیست هستیم.شما می گویید محیطزیست ما در تنگنا نیست اما شواهد و قراین چیز دیگر می گویند.شواهد از سیاهی آب رود«چیچیک چای» که در جریان شکستن سد موادباطله معدن س مزرعه بدین رنگ در آمد،سخن می گویند.از تخریب هزاران متر مربع پوشش گیاهی برای ایجاد معدن سخن می گویند،معادنی که از آن ها انتظار اشتغالزایی داریم اما نه تنها این گونه نیست و این معادن اشتغال چشمگیری برای منطقه ندارند بلکه موجب مریضی محیطزیست منطقه می شوند،شواهد از تله های حفر شده در دل کوهستان سخن می گویند.

این را می دانم و به خوبی می دانم که محیطزیست با چند کارمند و تجهیزات محدودش توان رسیدگی به تمامی این مشکلات را ندارد.اما این سازمان نام«حفاظت محیطزیست»را برای خود برگزیده است،بنابراین باید نقش محوری در حفاظت از محیطزیست داشته باشد.

هشدارهای فعالان محیط زیست همیشه و همواره باید باشد تا آخرین استانداردها در مسائل زیست محیطی از سوی صنایع مورد استفاده قرار گیرند. در همه جای دنیا فعالان محیط زیست ممکن است کوچک ترین آسیب زیست محیطی را هشدار دهند و حتی بزرگ جلوه دهند و این طبیعی است.

آنچه در این میان مسلم است وجود خطاهای احتمالی در گزارشات ماست،اما به خاطر اهمیت والای هشدارهای زیست محیطی از سوی فعالان تشکل های مردمی در این حوزه، خطاهای احتمالی چندان اهمیت ندارند.خوشحالم از این که در خدمت به محیطزیست ارسباران(قره داغ) تنها نیستم و کسانی هستند که به توسعه ی پایدار اهمیت می دهند.کسانی در کنارمان هستند که با نظرهایشان،با سخنانشان،با کمک هایشان مایه ی دلگرمی من هستند.من عضو کوچکی از این جامعه هستم که در کنار سایر دوستان از محیطزیست مظلوم ارسباران(قره داغ)حمایت می کنیم و محیطزیست ارسباران(قره داغ)به این ماها نیاز دارد.ما نباید در این میان تنها باشد یاری به حفظ محیطزیست همکاری های بسیاری می طلبد.آنچه باید فراوان باشد صداهایی است برای حفاظت از محیطزیست اما اگر بسترها فراهم باشد.کاش اتحاد یا همان«بیرلیک»در بینمان بیشتر شود.

به خدای یگانه قسم ما طرفداران محیطزیست می خواهیم کمک کنیم نه به خاطر سازمان حفاظت محیطزیست و نه به خاطر مسائل شخصی و دیگر.ما برای یاری در حفظ این مواهب الهی تلاش می کنیم به خاطر نسل آینده تا نفرین و فحش نثارمان نکنند.

خزان ارسباران(قره داغ)

فصل پائيز در جنگل ارسباران آذربايجان شرقي

فصل پائيز در جنگل هاي ارسباران آذربايجان شرقي

عکاس:مجید حق دوست

منبع:خبرگزاری فارس

 

ادامه نوشته

عقاب/قره قوش/قارتال

چندیست که حضورمان در طبیعت بیشتر شده.اما دیگر طبیعت همان صفای گذشته را ندارد،این روز ها آتش زدن به مراتع رواج یافته.باوری قدیمی اما اشتباه.

چرا ما با طبیعت خویش چنین بیگانه ایم،مگر همه ی این داشته هایمان از این طبیعت نیست.معدن های متروکه در دل کوهستان که بعد از حفاری ها و کاوش همانگونه به حال خود رها شده اند.حفاری که چه عرض کنم،تخریب برازنده تر است.بهار که می شود و سبزی و سبزه همه جا را فرا می گیرد،محل این معدن ها سبز نمی شوند چون ما به نابودی عادت کرده ایم.می گویم نابودی چون اگر شما نیز نظاره گر باشید با من هم کلام می شوید.خبری از رعایت استانداردهای زیست محیطی در ایجاد این معادن نیست.

مسئله ای مهم تر در میان است!بیکاری آن هم ۲۳٪ .یقینا این معادن هیچ سود اقتصادی برای مردم منطقه ندارند اگر هم داشته باشد چشمگیر نیست.نمی دانم این همه مواد استخراج شده از دل زمین به کجا می روند؟اگر شما می دانید ما را نیز خبر کنید تا ما نیز بدانیم.

راستی بالاخره و به قول معروف«بعد از خرابی بصره» شاهد بارش نزولات جوی شدیم.مثل این که خدا این بندگان ستمکارش رو فراموش نکرده(به دل نگیرید با شما نبودم خودم رو میگم).خدایا شکر

قدر داشته هایمان را بدانیم.محیطزیست مان نیاز به حمایت دارد،حمایتی وسیع و فراگیر.

عکسی از عقاب قره داغ(ارسباران)که ما محلی ها «قره  قوش»می خوانیمش،البته قارتال برایش زیباتر است.

با حیات وحش مان مهربان باشیم

خبر ها حاکی از آن است که در برخی مناطق هوراند،افرادی با ایجاد کومه های شکار در نزدیکی چشمه های آب اقدام به شکار غیر مجاز می کنند.بروز خشکسالی موجب شده که حیات وحش فقط در چند چشمه که آب در آن ها جاریست حضور یابند و این،فرصتی برای برخی سودجو فراهم آورده است.آقا نکنید این کارها را،به این حیات وحش خدا ظلم نکنید اینا خودشون مظلوم هستند.

در حال حاضر که هیچ کاری نمی توانیم انجام دهیم و تنها کاری که از دستمان بر می آید دعاست،چون این روزها جز دعا کار دیگری نمی توان کرد!

وقتي فيلم قتل شرم آور يك كاراكال بي پناه توسط چوپانها و سگهاي گله شان را در بادرود دیدم دانستم که این مخلوقات خدا خیلی بی پناه تر از آن هستند که ما فکر می کنیم.

مناسبت های زیست محیطی چه خالی ورق می خورند

نابودی ۳۸ درصد جنگل های ارسباران در طی ۳۰ سال اخیر،جنگل های ارسباران آبانماه امسال ۳بار دچار آتش سوزی شد،مارال انتقال یافته از جنگل های ارسباران به پارک جنگلی فندقلو اهر تلف شد،لاشه ی خرس دفن شده در آوان کشف شد،درختان محوطه ی پارک شیخ شهاب قطع شدند،سد مواد باطله معدن مس مزرعه شکست،بوی آزار دهنده محوطه صنعتی واقع در جاده اهر-مشگین شهر،سیاه خروس ارسباران در خطر انقراض و....

پارک شیخ شهاب الدین اهریاین روزها وقايع خوشايند و اخبار مربوط به آن در حوزه ی محیطزیست کیمیاست .این دسته اخبار نشان می دهد که محیطزیست ارسباران روزگار خوشی ندارد.این ها همه نشانگر این است که هنوز دغدغه ای عمومی برای محیطزیست و حفظ آن شکل نگرفته است.این نگین آذربایجان از درد بر خود می پیچد و فریاد رسی برای او نیست.همه ی ما مقصریم از من و تو تا مسئولین ما.گردشگرانی که موجب آتش سوزی می شوند،شکارچی که اقدام به کشتن خرس می کند،مسئولینی که در جریان شکستن سد مواد باطله معدن مس مزرعه مقصرند،مارالی که بعد از زحمات چندین ساله در یک اقدام غیرکارشناسانه می میرد.

آری به دلیل باورهای غلط گذشته مراتع را آتش می زنیم،غافل از این که مراتع مانع فرسایش خاک است.مشکل ما مشکل سخت افزاری نیست،نرم افزار است فقط همین.فرهنگ حفاظت از محیطزیست باید بخشی از تفکر ما را شکل دهد.مردم منطقه باید نسبت به مسائل زیست محیطی حساس باشند.

امروز باید نظارتی دقیق و منصفانه بر اقدامات مسئولین باشد و این مهم را باید مردم بر عهده گیرند.نبود تشکل های مردمی برای نظارتی فراگیر در حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی به شدت احساس می شود.نمی دانم،شاید نبود بستر های مناسب برای فرهنگسازی در این زمینه از سوی مسئولین مهم ترین دلیل در این میان باشد.

پارک شیخ شهاب الدین اهریمثلا:روز جهانی کوهستان را در حالی پشت سر گذاشتیم که متاسفانه هیچ اقدامی از نهادهای ذیربط در رابطه با حفظ محیطزیست انجام نگرفت.آیا این خالی از لطف نیست که در منطقه ای که نامش با کوه(قره داغ)عجین شده است حرکتی انجام نپذیرد اقداماتی از قبیل:ارایه مقاله و گزارش به مطبوعات در ارتباط با مشکلات زیست محیطی کوهستان،تماس با با ادارات محیطزیست ،میراث فرهنگی ،شوراهای شهر و...به منظور جلب همکاری ها و اجرای برنامه هایی چون پاکسازی کوهستان.

تمامی این اقدامات به یاری مردم نقش به سزایی می تواند در نهادینه کردن فرهنگ حفاظت محیطزیست داشته باشد.

ارسباران محیط طبیعی منحصر به فردی است که گونه های گیاهی و جانوری متنوع در آن،‌ آن را از مرزهای داخلی فراتر برده و در سطح جهانی مطرح ساخته است. این را بدانیم که ارسباران یک ذخیره گاه زیست کره است و از ثبت آن در سازمان جهانی یونسکو ۳۵ سال می گذرد.

امروز طرفداران محیطزیست از کلاه مشهور نگهبانان کاخ سلطنتی ملکه الیزابت انتقاد می کنند که از پوست خرس تهیه می شود در سویی دیگر همین طرفداران با قرار گرفتن در مقابل بولدزر ها مانع از تخریب چند درخت می شوند.اما ما هنوز نسبت به جاده کشی ها در دل جنگلهایمان بی تفاوت هستیم.جاده هایی که سیل گردشگران را روانه منطقه می کند سیل گردشگری که هنوز الفبای حضور در طبیعت زنده را نمی دانند، جز تخریب ارمغانی برای ما ندارند.

دیگر فرهنگ سازی واژه ای تکراریست .رسانه ها باید همت کنند. گروه های طرفدار محیط زیست نیز باید وارد عمل شوند. تشکل های مردمی هرچه سریع تر تشکیل شوند و شاید این ها مرهمی برای سو مدیریتها،ندانم کاری های برخی از افراد و مسئولین باشد.