نظری بر سیاه گوش در قره داغ

گونه هاي جانوري و گياهي وظيفه ي برقراري تعادل در طبيعت را دارند.نابودي گونه ها موجب اختلال در محيطزيست وبه دنبال آن بروز مشكلاتي است كه انسان در آينده گرفتار آن خواهد شد.از اين ميان گوشتخواران اكوسيستم طبيعي از اهميت بالايي برخوردارند.

سياه گوش يكي از اين گوشتخواران است.سياه گوش در زبان تركي ((قره قولاغ)) و در برخي روستاهاي قره داغ ((فشح(Fashah))) نيز ناميده مي شود. سياه گوش يا «لينکس» - با نام علمي « Eurasian lynx » - از راسته گوشتخواران و در زمره 4 گربه سان کوچک ايراني است و دست و پايي بلند و دمي کوتاه با توک پهن و سياه رنگ و دسته ای مو به طول 4 سانتيمتر روي گوشها دارد که به سبب داشتن جثه اي بزرگ و خالهاي روي بدنش معمولا با پلنگ اشتباه گرفته می شود.غذاي سياه گوش را بيشتر جوندگان كوچك مانند سنجاب و خرگوش تشكيل مي دهد و اما در مواردي از شكار بچه هاي گراز و شوكا و قوچ وميش و كل وبز نيز مضايقه نمي كند. وزن اين گربه در نرها 11 تا 13کيلوگرم و در ماده ها 10 تا 11 کيلوگرم است و طول عمر آنها حداکثر 15سال است.سياه گوش ماده در 27ماهگي قادر به زاد و ولد است (21ماه تا 34ماه در تغيير است) و در هر بار زايمان يک تا 4توله به دنيا مي آورد. است فصل جفت گيري اوايل زمستان و بهار فصل تولد توله هاست اميد است.دوره بارداري حدود 69روز است (63روز تا 75روز) وزن هر توله 260گرم است.
از 10تا 17روز طول مي کشد تا توله ها چشمانشان را باز کنند آنها بين 25تا 28روز پس از تولد قادر به راه رفتن هستند.

.پراكندگي سياه گوش در منطقه ي ارسباران از كوههاي كيامكي شروع مي شود و تا نواحي كوهستاني شهرهاي اهر و هوراند و كليبر ادامه مي يابد.به عبارت ديگر اين گونه را مي توان در بيشتر مناطق رشته كوه قره داغ يافت.اين گونه در كوهستان كامتال و كيامكي ومناطق حفاظت شده ي ارسباران از جمعيت قابل قبولي برخوردار است اما متاسفانه در مناطق آزاد و خارج از نظارت سازمان در لبه ي انقراض قرار گرفته است.

سال پيش گزارش شد كه دو سياه گوش در كوه شيور مورد حمله ي سگهاي گله قرار گرفته است و متاسفانه هر دوي آنها دراين حمله كشته شدند.همچنين به نقل يكي از روستائيان حوالي شهر كليبر در محور كليبر-سه راهي اسكانلو يك قلاده سياه گوش در نزديكي چشمه ي سويوخ بولاغ  در اثر تصادف با وسيله ي نقليه كشته شده .

البته اين اطلاعات به صورت پراکنده و از راه گزارشهای مشکوک مردمی به دست آمده است و هيچ کار کارشناسی و علمی درباره مطالعات رفتاري و ژنتيکی و پراکندگی اين حيوان صورت نپذيرفته استو لازم است كه كارشناسان محيطزيست مطالعه ي بيستري در مورداين گونه در منطقه انجام دهند.

سياه گوش به سبب روزگرد بودن، بر خلاف ديگر گربه سانان شبگرد، بيشتر در معرض تهديد و خطر قرار دارد. تغيير کاربريها و همچنين تخريبات هر ساله مناطق زيست اين گونه جانوري او را با تهديد هاي اصلي روبرو ساخته است و سبب کاهش جمعيت آنها در سال هاي اخير با شتاب بالا شده است حتي در برخي نقاط جغرافيائي سبب نادر شدن و حتي انقراض آن شده است.مطالعات نشان داده است که در مناطق تحت مديريت دنيا و شکارهاي غير قانوني و در کل فقدان طعمه سبب مهاجرت و تحت فشار قرار گرفتن سياه گوشها شده است .همچنين تقابل ميان سياه گوش ها و گرگها در خصوص قلمرو و تقابل بين اين دو گونه گوشتخوار نيز يکي ديگر از علل چشمگير کاهش اين گونه شده است اين مسئله به واسطه توان کمتر سياه گوش در مقابله با گرگ ها مي باشد.

طي 3 سال مطالعات و پي گيري حميدرضا ريحانيان مخاطرات اصلي سياه گوش به شرح ذيل بيان شده است:
•حمله و کشته شدن توسط سگ هاي گله
•حمله پلنگ و گرگ
•تصادف توسط وسايط نقليه
•فقدان طعمه
•عدم فرهنگسازي و آشنائي جوامع محلي با اين گونه جانوري و متاسفانه کشته شدن توسط افراد محلي

حمله و كشته شدن توسط سگ ها گله از مهمترين مخاطرات سياه گوش در منطقه ي ارسباران و كيامكي است.خوشبختانه تا به حال هيچ گزارشي مبني بر حمله ي اين گونه به انسان و احشام نشده است البته احتمال اين وجود دارد كه در خارج از مناطق حفاظت شده به علت كمبود غذا حمله اي شده باشد. در تاریخ منطقه ي قره داغ ‌حیواناتی چون جيران(آهو)، قارتال(عقاب)، آيي(خرس)، مارال و ... همواره از جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ عامه مردم برخوردار بودند اما در مورد گونه هايي چون پلنگ و سياه گوش این موضوع مصداق پیدا اميد آن است این زیبای درنده به عنوان یکی از حیوانات بومی منطقه، رفته رفته در تمثیل‌ها و ادبیات فولکلور مردم آذربایجان جایی برای خود باز کند .

اميد است كه سياه گوش نيز به سرنوشت ببر منقرض شده ي ارسباران گرفتار نشود.

اقدامی نیکو  با بز کوهی

خبر رسید که اهالی روستای ساری چمن شهرستان ورزقان بزکوهی را که مورد حمله ی سگهای وحشی قرار گرفته بود نجات داده و پس از آن این بز کوهی را به ماموران سازمان حفاظت محیطزیست تحویل داده اند .اقدامی نیکو که شایان تقدیر و تشکر است.این خبر و خبر یافتن شوکا و تحویل آن به محیطبانان بارقه های امید را برای گسترش فرهنگ محیطزیست زنده می کند.امید است که در ارسباران(قره داغ) هر فردی خود یک محیطبان برای طبیعت باشد.

روزنامه ی پول:ارسباران در اشغال زمین‌خواران

روز نامه ی پول-مژگان جمشیدی :در حالی كه منطقه حفاظت‌شده ارسباران از هر سو مورد هجوم مجریان طرح‌های جاده‌سازی و معدنكاوان قرار گرفته، به تازگی موج جدیدی از زمین‌خواری در این منطقه آغاز شده است. گزارش‌ها حاكی است برخی افراد با قطعه‌بندی جنگل و دیواركشی به دور آن حتی در برخی مناطق اقدام به ساخت ویلا هم كرده‌اند.

سایت خبری «سبزپرس» با انتشار تصاویری گویا از دیواركشی به دور مناطق جنگلی گزارش می‌دهد: «ویلاسازان و زمین‌خواران، با حمایت برخی از افراد بانفوذ در شهر کلیبر، قلب ذخیره‌گاه زیستکره «ارسباران» در آذربایجان شرقی را هم مورد هجوم قرار دادند.» این رسانه به نقل از یك منبع آگاه می‌افزاید: زمین‌خواران در بخشی از جنگل دیوارکشی می‌کنند و گیاهان و درختان آن را از بین می‌برند و بعد از مدتی مدعی می‌شوند که این زمین از قدیم ملک خصوصی آنها بوده است و اداره محیط زیست هم کاری به کار آنها ندارد. به گفته این فعال محیط‌زیست، «منطقه حفاظت شده ارسباران در محدوده شهرستان کلیبر قرار دارد اما اداره محیط زیست این شهر به دلیل فشارهای برخی از افراد سرشناس و با نفوذ، جلوی این تخریب‌ها را نمی‌گیرد.» این منبع آگاه همچنین می‌افزاید: «برخی از این افراد بانفوذ در پست‌های رسمی استان حضور دارند و با استفاده از قدرت خود، اقدام به راهسازی و ویلاسازی غیرقانونی در ارسباران می‌کنند. در حال حاضر راه‌های انشعابی زیادی در میان جنگل ساخته شده تا بعدا راه برای ساخت ویلا‌های جدید هموار شود. منطقه حفاظت‌شده ارسباران كه در استان آذربایجان شرقی واقع شده، از سال 1352 تحت حفاظت سازمان محیط زیست قرار گرفته و از سال 1354 نیز به عنوان‌ یكی از 9 ذخیره‌گاه بیوسفری ایران در یونسكو نیز به ثبت رسیده، با این وجود هرگز این عناوین نتوانسته این جنگل‌ها را از تخریب طرح‌های صنعتی و عمرانی و مردم دور نگاه دارد.
كاهش 38درصدی جنگل‌های ارسباران
تخریب جنگل‌های ارسباران در شرایطی ادامه دارد كه آمارها حكایت از كاهش 38درصدی این جنگل‌ها در كمتر از دو دهه گذشته دارد. بر اساس گزارش‌های منتشره «تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد 38درصد جنگل‌های ارسباران در مدت 18سال گذشته به واسطه فعالیت‌های انسانی نابود شده است.» با این وجود ساخت جاده‌های متعدد و تداوم فعالیت مس سونگون بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیست‌محیطی همچنان در این منطقه ادامه دارد. علاوه بر این طرح احداث دو بزرگراه بین‌المللی در این منطقه اخیرا به تصویب رسیده كه یكی از آنها قرار است تبریز را به ارمنستان و دیگری تبریز را به اهر و باكو متصل كند كه در این صورت،  بخش اعظمی از جنگل‌های ارسباران تخریب می شود. طرح‌های وزارت راه در این منطقه تنها به همین چند مورد ختم نمی‌شود بلكه گویا طرح احداث خط آهن در نوار مرزی این جنگل‌ها نیزهم‌اكنون در دست مطالعه و بررسی است.
از سوی دیگر احداث چندین سد نیز در منطقه ارسباران در دست مطالعه و اجرا قرار گرفته كه سد خداآفرین، ارسباران،‌ ستارخان و عمارت تنها چند نمونه از این سدهاست. حال اگر به این همه،‌ تخریب‌های مردم محلی را ‌كه به دلیل عدم دسترسی به سوخت مناسب، ‌ناچار به قطع درختان هستند، اضافه كنیم عمق فاجعه‌ای كه در جنگل‌های ارسباران در حال وقوع است بیش از پیش روشن می شود.
با این حال این جنگل‌ها نیز همچون بسیاری از مناطق جنگلی ایران (مثل جنگل‌های گردنه حیران، كجور مازندران، گلستان و ... ) تخریب می‌شوند و گویا مسئولان و متولیان تنها نظاره‌گر این تخریب‌ها هستند. جنگل‌های ارسباران با در اختیار داشتن بیش از 750گونه گیاهی،‌200گونه پرنده و نزدیك به 80گونه خزنده و دوزیست و پستاندار یكی از مهم‌ترین زیست‌بوم‌های ایران محسوب می‌شود. اهمیت این منطقه نه تنها به لحاظ تنوع زیستی، بلكه به دلیل وجود قلعه بابك و تاریخ كهنی كه دارد دوچندان است اما افسوس كه ارسباران هم همچون دیگر نقاط ایران در سكوت متولیان تكه تكه می‌شود و از بین می‌رود و هر بار كه از متولیان پرسش می‌شود «برای توقف تخریب‌ها چه كردید» به جای دفاع از طبیعت، به ‌دفاع از طرح‌های جنگل‌خواری و صنعتی و عمرانی می‌پردازند.
آیا به راستی دیواركشی جنگل و فراهم كردن زمینه برای ساخت ویلا توسط عده‌ای سودجو و قانون‌شكن نیز جزئی از طرح‌های اشتغال‌زا و لازم‌الاجرا محسوب می‌شود؟ آیا باز هم مدیران متولی قصد دارند انتشار این تصاویر را دروغ رسانه‌ای جلوه دهند؟ یا شاید بازهم قصد دارند این‌گونه توجیه كنند كه این اراضی مستثنیات مردم بوده است!
منتشر شده توسط مژگان جمشيدي در تاریخ ۱۳۸۹ جمعه ۱۰ ارديبهشت
کدخبر:4563منبع:مژگان جمشيدي تاریخ انتشار:۱۳۸۹ دهم ارديبهشت
لینک خبر:http://www.pooldaily.com/Pages/Printable-News-4563.html

روز محیطزیست مبارک

هر ساله 15 خرداد (پنجم ژوئن) درایران و جهان روز محیط زیست نام گذاری شده است و در ایران نیز برای اینکه سازمانها؛ نهادهای دولتی و تشکلات زیست محیطی بتوانند گزارشات و فعالیتهای یک ساله خود را به مردم ارائه دهند به جای برگزاری روز محیط زیست هفته محیط زیست برگزار می کنند (که از 15 خرداد شروع و تا 21 خرداد ادامه دارد).انجمن حمایت از محیطزیست ارسباران هم به نوبه ی خود روز و هفته ی محیطزیست را به شما دوستداران طبیعت و محیطزیست تبریک می گوید.

پيام بان كي‌مون دبير كل سازمان ملل متحد به مناسب روز جهاني محيط زيست

آموزش فرهنگ حفاظت از محيطزيست توسط توريست هاي خارجي

يكي از دوستان از اهالي شهر كليبر برايم تعریف می کرد كه چند توریست ژاپني براي بازديد از قلعه ي تاريخي بابك آمده بودند .اين ژاپني ها بعد از مشاهده ي زباله هايي كه بر روي زمين در قلعه دره سي پراكنده شده بودند شروع به جمع آوري زباله ها نمودند.او در ادامه گفت با مشاهده ي اين صحنه چند نفر نيز به كمك آنها شتافتند و ژاپني ها نيز آنها را تشويق كرده بودند.با شنیدن این خبر تاسف خوردم برای کشور خویش که با تمدنی دیرینه زبانزد مردم دنیاست ، تاسف برای ارسباران که با تمدن هفت هزار ساله اش میراث گرانقدری را در برگرفته. اما دیری نپایید که این تمدن هفت هزار ساله که به تمدن کورا-ارس معروف است با آبگیری سد خداآفرین به زیر آب رفت.آری این گونه که ما میراث فرهنگیمان را زیر آب می بریم بیش از این نیز نباید انتظار داشته باشیم .چنين كه پيش مي رود بايد آموزش فرهنگ حفاظت از محيطزيست به توريست هاي خارجي واگذار شود تا تاثير پذيري بيشتري بر جامعه داشته باشد چرا كه راه حل هاي ديگر در اين زمينه كارساز نيست و از مرز سخن فراتر نمي رود.

قلعه ي تاريخي بابك در ميان جنگلهاي ارسباران

عرصه ی تنگ حیات برای حیات وحش

حيات وحش ارسباران همچون پوشش گياهي اش گوناگون است. از مناطق حفاظت شده گرفته تا مناطق آزاد كه سازمانهاي متولي هيچ نظارتي بر آن ندارند.حيات وحشي كه انتظار مي رفت كه به عنوان گنجينه اي از آن حفاظت مي شد.از قرقاول و دراج گرفته كه در جلگه ي مغان كناره هاي آراز(ارس) جوجه آوري مي كنند تا سياه خروسی که امروز در خطر انقراض قرار دارد.روزگاري بود كه قوچ وميش هاي ارمني تپه ماهورهاي هريس و ورزقان و گئچي قران(قوشاداغ) را در مي نورديدند و امروزه تنها قوچ و ميش ها در پناهگاه حيات وحش كيامكي يافت مي شود.

كوههايي چون هشتسر و شيور و سايگرام داغ  و شيشه و آيدينلو كوههاي موسوم به ((اوچ قارداش)) و...كه جولانگاه كل وبزهاي وحشي بود. خبرها حاكي از آن بوده كه حتي در كوههاي قره برون (در نزديكي اهر)كل و بز وجود داشته .البته امروزه نيز كل وبز در مناطق حفاظت شده اي چون آنزا و كامتال و كيامكي به وفور يافت مي شود اما ديگر در مناطقي كه خارج از نظارت سازمان حفاظت  محيطزيست است خبري از آنها نيست .

هنوز هم سالخوردگان ساكن جنگل روستاهايي چون وايقان ماغ مارال هايي را كه هنگام گاوبانگي در جنگل طنين انداز مي شد فراموش نكرده اند از چنين خاطراتي تنها حضور حدود 20 مارال زنداني را كه به همت اداره ي كل حفاظت محيطزيست  در منطقه ي آينالو احياي نسل شده مي توان نشاني يافت.

اما شوكايي كه 30 سال بود از حضورش بي اطلاع بودند و شايد اين مهمترين عامل بقاي اين گونه بوده است وحال كه 38 درصد از جنگلهاي ارسباران در طي سالهاي اخير نابود شده است عرصه براي زندگي اين گونه تنگ شده است.

صداي ني مانند كبك دري صبحگاهان كه دل از هر انسان شيفته ي طبيعت مي ربود و پرواز آن در كوهستانها كه در معيت سوتي همراه بود هرگز فراموش نمي شود و حال تنها در كوهستانهاي مرتفعي يافت مي شود و ديگر از آن دسته هاي 15تايي خبري نيست.

پلنگ را هم كه تنها مي توان در مناطق حفاظت شده يافت و چون گذشته نعره ي اين گربه سان در گوشه كنارمنطقه شنيده نمي شود.سياه گوش هم با شرايط سختي به حيات خويش ادامه مي دهد.

گراز را مى توان تنها جانداري ناميد كه با شرايط تغيير يافته و روبه اضمحلال طبيعت ارسباران هنوز به صورت گله اى ديده مى شود. و اين هم شايد به دليل حرام بودن گوشت اين حيوان است.

حمله ي خرس به كندوهاي زنبور عسل و ديگر يورشهاي حيوانات وحشي گوياي اين نكته است غذاي طبيعي شان را انسانها تاراج كرده اند و براي بقاي خويش چاره اي ندارند.

خرس قهوه اي-منطقه ي ارسباران

ارسباران از قديم الايام صحنه رقابت انسان و حيات وحش بوده است.  اين جدال دائمى اينك به سودانسان در جريان است و افزايش روز به روز دامها و كوچ به منطقه حفاظت شده توان بازسازى زيستگاههاى آن راگرفته است. گرچه انسان بخشى از طبيعت ارسباران است اما دامنه فعاليتهاى نسنجيده اش رو به فزونى است. زغال گيرى از درختان در گذشته، و امروز بهره بردارى از معادن، احداث جاده هاى عشايرى و روستايى، چراى بي رويه، شكار غيرمجاز ، تصرف اراضي ملي و تبديل آن به زمين هاي كشاورزي و... به بهانه توسعه و پيشرفت ارسباران را با بحرانهاي جديد زيست محيطي رو به رو مي سازد.

احياى باقيمانده هاى طبيعت اين گستره چندان دشوار نيست.فرهنگسازي براي حفاظت از محيطزيست و همت مردم و مسئلين بهترين راه حل است كه مي تواند ارسباران را از روال رو به نابودى رهايي بخشد.

اما با خويش بگوييم ما تا چه اندازه به حيات وحش خود ارزش قائليم؟